ایرانیان از مین چه می دانند
لیلا علی کرمی- وکیل دادگستری
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، روز ۴ اپریل برابر با پانزدهم فروردین را به عنوان “روز بینالمللی آگاهی از خطر مین و مقابله با مشکل مین” ، نامگذاری کرده و امیدوار بوده است تا از این طریق بتواند کمک کند تا مناطق آلوده به مین در سراسر جهان، شناسایی و علامتگذاری شده و به مردم آموزشهای لازم برای حفاظت از جانشان در برابر مین داده شود.
در این روز مردم کشورهای مختلف در سراسر دنیا با انجام اقدامات گوناگون از جمله پرپایی نمایشگاههای عکاسی، نمایش فیلم و سایر برنامه های آموزشی، در بالا بردن آگاهی عمومی در برابر خطرات مین میکوشند. مصدومین مین و کسانی که امر پاکسازی مینها را بر عهده دارند در جلسات عمومی شرکت کرده و تجارب، گفته ها و نا گفتههای خود را با دیگران قسمت میکنند.
ایران دومین کشور آلوده به مین در دنیا است و بارها مسئولین در این مورد اظهار نظر کرده اند. در ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به مناسبت روز بینالمللی آگاهی از خطر مین و مقابله با مشکل مین عنوان کرد:
“جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی رژیم صدام حسین – به استناد مدارک معتبر – به حدود ۲۰ میلیون انواع مین و مواد منفجره ساخت کشورهای مختلف جهان آلوده شده و تنوع، حجم و پراکندگی آلودگی در مساحتی حدود چهار میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان، آن را جزء آلودهترین کشورهای جهان قرار داد”.
ایران دومین کشور آلوده به مین در دنیا است و بارها مسئولین در این مورد اظهار نظر کرده اند.نا بر گفتههای مسئولین هنوز ۷۰۰۰۰ هکتار از اراضی ایران آلوده به مین است، امری که ساکین مناطق آلوده به مین را با خطرات جدی مواجه میسازد.
بنا بر گفتههای مسئولین هنوز ۷۰۰۰۰ هکتار از اراضی ایران آلوده به مین است، امری که ساکین مناطق آلوده به مین را با خطرات جدی مواجه میسازد.
واقعیت امر محرز است، آمارها و گفتههای مسئولین نشان دهنده بحرانی بودن وضعیت مین در ایران است.
اما سوال اساسی این است که چه اقداماتی در زمینه آگاهی از خطرات مین صورت گرفته است؟ تا چه حد مردم مناطق آلوده به مین از وضعیت خطرناک مینها آگاه شده اند؟ چه اقدامات آموزشی صورت گرفته؟ آیا تریبونی برای مصدومین مین مهیا شده تا درد و رنج خود را با دیگران قسمت کنند تا شاید باری از دوششان برداشته شود؟ آیا فضاهای شهری و روستائی برای این مصدومین تدارک دیده شده تا زندگی آنها بعد از وقوع حادثه و معلولیت مختل نشود؟ آیا ساکنین شهرهای دور از مناطق آلوده به مین و به طور خاص پایتخت از مشکل مین باخبر هستند؟ آیا آنها میدانند که هنوز در پنج استان کشور کودکان، زنان و مردانی هستند که تاوان جنگی را میدهند که ۲۵ ساله پیش به پایان رسیده؟
با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد، جنگ با عراق ۲۵ سال پیش پایان یافت اما حجم گسترده خرابیهای ناشی از جنگ و از بین رفتن امکانات زیست در مناطق جنگ زده تا مدت مدیدی زندگی مردم در آن مناطق را مختل کرده بود.
با گذشت سالها کم کم زندگی به شهرها و روستا های جنگ زده بازگشت اما پاکسازی این مناطق از ادوات جنگی امری است که به پایان نرسیده و هنوز شاهد تلفات انسانی و حیوانی ناشی از ادوات جنگی بر جای مانده در غرب و جنوب غرب کشور هستیم.
البته فقط مین های دوران جنگ نیستند که قربانی میگیرند. روز دوم فروردین ۱۳۹۳، حمید هاشمی، کوهنوردی بود که در کویر لوت طعمه مین شد. سه ماه قبل نیز امیر طالبی عکاس محیط زیست در همین منطقه قربانی مین شد.
حسین باقری معاون مهندسی و پدافند غیرعامل وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در نشستی که به مناسبت “روز بین المللی آگاهی از خطر مین” در ۱۵ فروردین ۱۳۹۰برگزار شد، از ورود درس “آشنایی با مین و مواد منفجره” به کتاب های درسی خبر داد و گفت آموزش از مدارس به ویژه استانهایی که در این زمینه مبتلا هستند، آغاز شده است. بنا بر گفته وی این طرح می تواند به عنوان الگوی آموزشی برای کشورهای مختلف استفاده شود، البته هنوز از اجرای این طرح در کشور گزارشی در دست نیست.
در ۱۵ آبان ۱۳۹۲، یحیی زینالپور مدیر عامل جمعیت هلال احمر آذربایجان غربی نتایج برگزاری کلاسها و کارگاههای متعدد و در سطح مناطق آلوده را بسیار مثبت ارزیابی کرد.
به گفته وی “جمعیت هلال احمر آذربایجان غربی به دلیل موقعیت استراتژیک و همجواری این استان با چند کشور و به دلیل بقایای مین و مواد منفجر نشده به جا مانده از جنگ تحمیلی، پروژه آگاه سازی روستائیان، مرزنشینان و عشایر از خطرات مین و مواد منفجره عمل نکرده را به عنوان یکی از دوره های آموزشی مستمر در طول سالیان متمادی در سطح مناطق ۷ شهرستان استان اجرا می کند”.
وی از توزیع کیف ویژه طرح “آگاه سازی از مین و خطرات مهمات منفجر نشده” به مربیان آموزشی خبر داد و یادآور شد: “کیف ویژه مربیان طرح آگاه سازی از مین و خطرات مهمات منفجر نشده دارای امکانات و بخش های مختلف از جمله انواع ماکتهای آموزشی، بروشور به ۳ زبان ترکی، کردی و فارسی، لوحهای فشرده با محتوای انیمیشن های آموزشی، کتابچه ها، فلیپ چارتهای لمینت، پوستر بود که در بین مربیان آموزشی شهرستان های ارومیه، اشنویه، پیرانشهر، خوی، سردشت، سلماس و ماکو توزیع شد.”
علی خدادادی مدیرعامل جمعیت هلال احمر خوزستان در ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ گفت: “به دلیل شناخت نداشتن ساکنان مناطق آلوده به مینهای برجای مانده از دوران جنگ و مواجهه مستقیم شماری از مردم با این خطرات، طرح آگاهسازی ساکنان مناطق مرزی استان با خطرات ناشی از مین و مواد منفجر نشده می تواند به کاهش تلفات انسانی کمک کند.” وی از برگزاری دورههای آموزشی متعددی در شهرستانهای شوش، دشتآزادگان، خرمشهر و آبادان خبر داد.
بی شک اقداماتی در زمینه آگاهی رسانی از خطرات مین صورت گرفته اما نکته قابل تامل، کمیت و کیفیت کارهای انجام شده است. اکثر این اقدامات به صورت مقطعی انجام شده و تداوم نداشته و مهمتر آنکه همه مناطق را تحت پوشش قرار نداده، هنوز روستاها و مناطقی هستند که ابتداییترین آموزش در چگونگی مواجه با مین را ندیده اند.
در ۲۶ مهرماه ۱۳۹۲، ۷ کودک مریوانی در روستای نشکاش در اثر انفجار مین مصدوم شدند. در این حادثه گشین دختری ۱۱ ساله پایش از مچ قطع شد. در آن محل هیچ نشان و علامتی از مین نبود و هنوز هم معلوم نیست دیگر در کجای آن روستا و روستاهای دیگر ممکن است کودکی کشته یا مصدوم شود. دانا یوسفی پسر ۱۲ ساله ای که برای گردش به همراه خانواده به قصر شیرین رفته بود، در منطقه ای که نشان و علامتی از خطر مین نبود، با یکی از مینها برخورد کرد و پایش را از دست داد.
بسیار دیده شده کودکانی که به خاطر عدم آگاهی از مین و خطراتش ، آن را وسیله بازی پنداشته و جان خود را از دست داده و یا معلول شده اند و جوانانی که برای کسب در آمد در پی جمع آوری آهن قراضه و فروش آن در بازار به اشتباه به مین و سایر ادوات جنگی دست زده و جان خود را از دست دادهاند. و مهمتر آنکه بسیاری از مناطق آلوده به مین هنوز شناسأیی و علامت گذاری نشده است.
در ۲۶ مهرماه ۱۳۹۲، ۷ کودک مریوانی در روستای نشکاش در اثر انفجار مین مصدوم شدند. در این حادثه گشین دختری ۱۱ ساله پایش از مچ قطع شد. در آن محل هیچ نشان و علامتی از مین نبود و هنوز هم معلوم نیست دیگر در کجای آن روستا و روستاهای دیگر ممکن است کودکی کشته یا مصدوم شود. دانا یوسفی پسر ۱۲ ساله ای که برای گردش به همراه خانواده به قصر شیرین رفته بود، در منطقه ای که نشان و علامتی از خطر مین نبود، با یکی از مینها برخورد کرد و پایش را از دست داد.
باید توجه داشت که علاوه بر پاکسازی سریع و دقیق مناطق آلوده، شناسایی و علامت گذاری این مناطق ضروری است. علاوه بر آموزش جدی و علمی به مردم مناطق مرزی کشور برای مقابله با مین، آگاهی مردم سایر نقاط کشور از خطرات مین و مشکلات مناطق آلوده امری است بسیار مهم و ضروری. مین ها خسارت های زیادی به همراه دارند.
خسارت های پس از انفجار مین، مشکلات و وضعیت پذیرش فرد مصدوم در اجتماع، افسردگی های روحی و روانی از دست دادن اعضای خانواده، فقر و نداری و طرد شدن از سوی خانواده و جدایی از همسران از مواردی است که ساکنین مردم مناطق آلوده به مین با آن دست به گریبانند. مین های زمینی بر کانال های آب اثرات مخربی برجا گذاشته و آلودگی های زیست محیطی تولید می کنند، مین ها منجر به از بین بردن دام ها، تخریب بازار اقتصادی، جلوگیری از داشتن سیستم صحیح آبرسانی می شوند.
آموزش رفتارهای صحیح، آشنایی با علائم مناطق خطر و نشانههای خطر و انواع صدمات مواد منفجر نشده و پیامدهای آنها و در مجموع تغییر رفتار مردم این مناطق باید در صدر برنامه های دولت قرار گیرد. امر اصلی آموزش بر عهده دولت است اما شایسته است که فضا و امکانات برای اقدام سازمانهای مردمی و غیر دولتی نیز فراهم باشد.
سازمان های غیردولتی به دلیل اینکه برآمده از بطن جامعه هستند می توانند آمار و وضعیت مصدومان را به ارگان های مسوول منعکس کنند.
آگاهی از خطر مین و مقابله با آن فقط پاکسازی نیست بلکه آموزش جهت پایین آوردن خطرات ناشی از مواجه با مین است . آگاهی از خطرات مین و مقابله با آن یعنی توانبخشی اقتصادی و اجتماعی معلولین.
آگاهی از خطرات مین و مقابله با آن یعنی جلوگیری از سلاحهای مرگباری که در زمان صلح موجب مرگ انسانها میشوند و ایجاد نا امنی میکنند.